Wednesday, September 13, 2006

تیش تیش

گویند زنکی دو دختر الکن داشتی، روزی که خواستگاران بدیدن آن دو بیامدندی، مادر، آنان را بگفتی: "با میهمانان سخن مگوئید تا لکنت شما ندانند" و خود چنانکه رسم است، لب چرا ونقلی پیش آورد. لشگر ِمگسان بر آن گرد آمده بودند، دختر بزرگ رماندن مگسان را تیش تیش بگفتی و کیش کیش اراده نمودی نمودنی و کهتر یادآوری فرمان مادر وی را بگفتی: "نه نه جون ندفت:حف نزتینا
ابوغریب بخارائی

0 Comments:

Post a Comment

<< Home